شب یلدا مبارک
تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم
تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
"یلداتون مبارک"
"یلداتون مبارک"
سلام به دوستان مخابراتی(و صد البته الکترونیکی که دیگه یه جورایی با ما عجین شدن!)
نزدیک شدن به ترم جدید رو به همه تبریک میگم.
خواستم بگم من همون mohandes.mini هستم با این تفاوت که الان میتونم بگم تا نصف یه مهندس
بزرگتر شدم، البته از لحاظ قدی !!!!!! نه از لحاظ فکری واندوخته ذهنی(باز به مهندسان گرام بر نخوره، این فقط در مورد خودم صادقه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!)
Mini رو هم به پاس زبان فارسی کردمش nimi تا بترکه چشم حسود(بیگانگان رو میگم!)
آنه جان
قدرو ارزش خودتو بدون. این بزرگترین کادویی هست که می تونی به خودت بدی و بالاخره
"تولدت مبارک"
ديدن اجسام از پشت موانع، يكي از آرزوهاي بشر در طول تاريخ محسوب ميشود. به تازگي فيزيكدانان موفق شدهاند با پيشبيني الگوي پراكندگي پرتوهاي نور عبوري از مواد مات، تصوير اجسام پشت آنها را بازسازي كنند.
بهنوش خرمروز: شايد فكر كنيد فناوري تازه رويت اجسام از پشت اجسام كدر همان استفاده از پرتوهاي ايكس باشد، اما اين طور نيست. اين روش، راه تازهاي است كه براي انتقال تصاوير ساده از ميان اشيا كدر با استفاده از نور معمولي پيدا شده است. فيزيكدانان از اين روش براي انتقال تصوير از ميان شيشهاي كه با رنگ پوشانده شده استفاده ميكنند.
هر جسمي يا شفاف است، يا كدر محسوب ميشود، يعني ما نميتوانيم از پشتش چيزي ببينيم؛ و يا كمي مات است و ميتواند بعضي نورها را از خود عبور بدهد. با اين حال، نور هنگام عبور از شبكهبندي اتمي اين مواد مات، پراكنده ميشود و فيزيكدانان معتقدند همين مسئله، نكته كاربردي براي ديدن اشيا از پشت اجسام كدر است.
به گزارش نيوساينتيست، در سال 2007/ 1386 آزمايشي براي تمركز نور و عبور آن از پوست تخممرغ و دندان انسان ترتيب داده شد كه نشان داد چنين كاري عملي نيست. اما اين بار فيزيكداني به نام سيلوين گيگان با همكارانش در موسسه فيزيك و شيمي صنعتي پاريس، موفق شده براي اولين بار تصاوير ساده را از اجسام كدر عبور دهد به طوري كه در طرف ديگر بتوان تصوير را ديد.
رسيدن به تصوير
اين گروه با معكوس كردن فرايند پراكنده شدن نور، توانستند از نوري كه از لايههاي رنگي و كدر عبور كرده بود، تصوير را بازسازي كنند. فرايند پراكندگي نور پيچيده است، اما پيشبينيپذير هم هست، چون يك موج نوري مشخص هميشه يكسان پراكنده ميشود.
نحوهاي كه هر شي نور را پراكنده ميكند به عنوان ماتريس انتقال آن شي شناخته ميشود. به گفته گيگان، اگر لايه رنگ را به عنوان يك ماز براي نور در نظر بگيريم، آن وقت ميتوان ماتريكس انتقال شي را به صورت نقشه در نظر گرفت.
گروه گيگان با 1000 بار تاباندن باريكههاي ليزر ضعيف، توانستند ماتريكس انتقال شيشه رنگشده خودشان را به دست بياورند، بدين صورت كه شكل باريكه ليزر را هر بار با استفاده از يك تعديلكننده نور فاصلهاي تغيير ميدادند.
تعديلكننده نور فاصلهاي همان دستگاهي است كه براي كنترل نور خروجي ويدئو پروژكتور به كار ميرود. در طرف ديگر شيشه كدر هم يك دوربين ديجيتال الگوهاي متفاوت پراكندگي نوري كه در هر زمان توليد ميشود را تشخيص ميدهد. با مقايسه آنچه دوربين با اعمال تغييرات روي باريكه ليزر ميبيند، ماتريكس انتقال شي با رنگي كه دارد محاسبه ميشود.
تصوير نامرئي
بدين ترتيب، اگر يك تصوير ساده به شيشه رنگي تابانده شود، يك فرد عادي ميتواند تنها درخششي را در آن حس كند. اما با دانستن ماتريس انتقال، اين گروه ميتوانند كد رد كمنور و نامشخصي كه به دوربين ديجيتال مي رسد را شناسايي كنند و به تصوير مورد نظر برسند.
گيگان در اين مورد ميگويد: « وقتي ماتريس انتقال شناخته شده باشد، بازسازي تصوير به سرعت عملي ميشود. بدين ترتيب ما ميتوانيم به تصويري را كيفيت برسيم.»
با اين حال تصاويري كه در اين آزمايشها مورد استفاده قرار گرفتند بسيار ساده بودند و هنوز تا رسيدن به امكان انتقال تصاوير جالب زمان زيادي مانده است. تصاوير به كار رفته 256 پيكسلي بودند و با بالا بردن پيكسلها، كيفيت تصوير بازسازي شده به سرعت كاهش مييابد چون نسبت سيگنال به نويز كاهش مييابد. با اين وجود به گفته گيگان هنوز جا براي پيشرفت با مطالعات بيشتر در اين زمينه وجود دارد.
كساني كه آزمايش 2007/ 1386 را ترتيب داده بودند، الارد موسك و همكارش ولكوپ در هلند، بسيار تحت تاثير نتايج اين مطالعه قرار گرفتهاند. آنها ميگويند: » ما ميتوانيم ببينيم كه اين مطالعه آغاز راهي بلند و جذاب است.» موسك هم در تاييد نظر گيگان ميگويد: « با اين كه در حال حاضر اين تكنيك براي تصاوير 256 پيكسلي جواب ميدهد، اما گروههاي ديگر در سراسر جهان ميتوانند با الهام از اين كار تصاوير بزرگتر و پيچيدهتري را از اجسام كدر عبور بدهند.»
سلام دوستان
امیدوارم حال همتون خوب باشه من خودم که به خاطر انتخاب واحد خوبی(!) که کردم و لطف هایی که مسئولین در حقمون کردن (!)حالم کاملآ خوبه و به همین خاطره که این مدت این همه پست دادم.تازه انتظار دارن که جوونا با این اوضاع افسرده نشن
در هر صورت امیدوارم که کم کاریمو ببخشین و از اون انرژی های مثبت بازم بدین
عید قربان رو به همتون تبریک میگم. امیدوارم که تعطیلات خوبی رو در کنار خانواده داشته باشین.
واین نشون میده که چقدر برقیای ۸۷ با هوشن که تونستن روی خیلیها که ادعاشون میشد رو کم کنن.
امیدوارم که در آینده بازم شاهد پیروزی های هر چه بیشتر مخابراتی های۸۷ باشیم
شنیدم از نیک مردی فقیر.............که موشی پرید توی ظرف پنیر
اگر داری تو عقل و دانش و هوش...........برو دیپلم بگیر فالوده بفروش
تو نیکی می کن و در دجله انداز................خودم شیرجه میزنم درش میارم
هرچه از دوست میرسد نیکوست....................آب شلغم بهتر از آب کدوست
ای کاروان آهسته ران کارام جانم می رود................آهسته در جیب بابام دست مامانم میرود
ما بدین ره نه پی حشمت جاه آمدیم.................آسبمان یونجه نداشت از پی کاه آمده ایم
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز....................مرده آنست که مشتش بزنی جم نخورد
میازار موری که دانه کش است..............که شلوار زیرش بدون کش است
کبوتر با کبوتر باز با باز......................گرفت مادر زنم ناگه مرا گاز
یکی از بزرگان اهل تمیز.....................از ترس زنش رفت زیر میز
بنی آدم اعضای یک دیگرند...............سر یک قران پول به هم می پرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار.................جهنم به اعضای دیگر چه کار
میازار موری را که دانه کش است ...................که جدش در آمریکا هفت تیر کش است
توکز محنت دیگران بی غمی...........................بخور جای من جان من شلغمی
در طواف شمع میگفت این سخن پروانه ای..................سر پیچ سبقت نگیر جانا مگر دیوانه ای؟
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند......................سر هفت مرد کچل را فر شش ماهه زدند
یارب آن دلبر شیرین که سپردی به منش.....................ازبس که ننر بود سپردم به ننش
اگه فکر میکنید غمگینید پس نگاه کنید
اگه فکر میکنید دوستی ندارید نگاه کنید
اگه فکر میکنید به اخر زندگی رسیدید پس نگه کنید
اگه فکر میکنید کارتان سخت است نگاه کنید
اگه فکر میکنید وسیله ی حمل و نقل ندارید پس نگاه کنین
۱-عموميترين نام در جهان محمد است. 2- اسم تمام قارهها با همان حرفي كه آغاز شده است پايان مييابد. 3- مقاومترين ماهيچه در بدن، زبان است. 4- كلمه «ماشينتحرير» طولانيترين كلمهاي است كه ميتوان با استفاده از حروف تنها يك رديف كيبورد ساخت. 5- چشمك زدن زنان، تقريباً دوبرابر مردان است. 6- شما نميتوانيد با حبس نفستان، خودكشي كنيد. 7- محال است كه آرنجتان را بليسيد. 8- وقتي كه عطسه ميكنيد مردم به شما «عافيت باش» ميگويند، چرا كه وقتي عطسه ميكنيد قلب شما به اندازه يك ميليونيم ثانيه ميايستد. 9- خوكها به لحاظ فيزيك بدني، قادر به ديدن آسمان نيستند. 10- وقتي كه به شدت عطسه ميكنيد، ممكن است يك دنده شما بشكند و اگر عطسه خود را حبس كنيد، ممكن است يك رگ خوني در سر و يا گردن شما پاره شود و بميريد. 11- جليقه ضد گلوله، ضد آتش، برفپاككنهاي شيشه جلوي اتومبيل و چاپگرهاي ليزري توسط زنان اختراع شدند. 12- تنها غذايي كه فاسد نميشود، عسل است. 13- كروكوديل نميتواند زبانش را به بيرون دراز كند. 14- حلزون ميتواند سه سال بخوابد. 15- تمامي خرسهاي قطبي چپدست هستند. 16- در سال 1987 خطوط هوايي «امريكن ايرلاينز» توانست با حذف يك دانه زيتون از هر سالاد سرو شده در پروازهاي درجه يك خود، چهل هزار دلار صرفهجويي كند. 17- پروانهها با پاهايشان ميچشند. 18- فيلها تنها جانوراني هستند كه قادر به پريدن نيستند. 19- در 4000 سال قبل، هيچ حيواني اهلي نبود. 20- بطور متوسط، مردم آنقدر از عنكبوتها ميترسند كه نميتوانند آنها را بكشند |
سلام همکلاسی
فکر کنم ما یعنی مخابراتی های 87 تنها ورودی هایی باشیم که این قدر با هم اتحاد داریم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
منظورم اتحاد بین خانم ها وآقایونه .به این خاطر میگم که :
1= وقتی همدیگرو میبینیم به هم سلام میکنیم. 2= از همدیگه اشکال درسی میپرسیمو تو درسها به هم کمک میکنیم. 3=این قدر با هم صمیمی هستیم که مثلا از هم کتاب قرض میگیریم. 4=اقایون این قدر هوای خانم ها رو دارن که توکلاس از حد خودشون تجاوز نمیکنن وتو ردیفهای جلویی خانم ها نمیشینن و برای دوستاشون هم جا نمی گیرن. 5=تو برنامه ریختن برای اخر هفته ها هم که نظیر نداریم و لااقل ماهی یک بار دسته جمعی میریم کوه. 6= یه وبلاگ داریم که همه بچه ها توش عضون وهی پست میذارن و...
من در همین جا از همه بچه ها به خاطر این همه صمیمیت و یک پارچگی تشکر میکنم و امیدوارم که بچه های رشته های دیگه هم یک کم از ما یاد بگیرن!
یادم میآید که یک روز عصر، قبل از اینکه مارکوس تصمیم به رها کردن دانشگاه بگیرد، با هم در کتابخانه نشسته بودیم. یک دانشجوی ایرانی، که چشمی مصنوعی و موهایی کمپشت داشت، آنطرف میز روبهروی ما نشسته بود و متوجه شده بود که مارکوس مشغول خواندن کتابی دربارهی اقتصاد بردهداری است. اگرچه انحراف چشمهای آن دانشجوی ایرانی چهرهای خصمانه به او داده بود، رفتارش دوستانه و همراه با کنجکاوی بود. او درنهایت روی میز خم شد و از مارکوس دربارهی کتاب پرسید. آن مرد پرسید «لطفن به من بگو چهطور چیزی مثل بردهداری توانست این همه سال دوام بیاورد؟»
مارکوس جواب داد «سفیدپوستها ما را بهچشم انسان نمیبینند. به هماین سادگی. بیشتر آنها هنوز هم هماین جورند.»
«آره، میدونم. ولی منظور من از سوآلام این بود که چرا سیاهپوستها نجنگیدند؟»
«آنها جنگیدند. نت ترنر،دنمارک وسی»
آن دانشجوی ایرانی حرفاش را قطع کرد «شورش بردهها، بله چیزهای دربارهشان خواندهام. آنها بسیار شجاع بودند. ولی خودتان میدانید که تعدادشان اندک بود. اگر من برده بودم، با دیدن کارهایی که این مردم با همسر و فرزندانام میکنند، خب … احتمالن مرگ را ترجیح میدادم. این چیزی است که نمیفهمم. چرا این همه مرد تا لحظهی مرگ نجنگیدند؟»
به مارکوس نگاه کردم و منتظر شدم جواب دهد. اما او ساکت ماند، با چهرهای بیشتر بیتفاوت تا عصبانی، و چشمانی خیره به میز. ساکت ماندن او مرا گیج کرد. اما بعد از لحظهای درنگ من حمله را آغاز کردم و از آن ایرانی پرسیدم که آیا هرگز چیزی دربارهی هزاران نفری که قبل از رسیدن به آمریکا خودشان را از کشتی به دریای پر از کوسه پرت کردهاند، شنیده است؟ از او پرسیدم که اگر کشتی به ساحل میرسید و مرگ این افراد تنها رنج و سختی همسر و فرزندانشان زیاد میکرد، آیا باز هم به فکر طغیان میافتادند؟ آیا همکاری بعضی از بردهها فرقی داشت با سکوت و کنار کشیدن بعضی ایرانیان در مقابل قتل و شکنجهی مخالفان شاه توسط اوباش ساواک؟ چهگونه میتوانیم درباره ی دیگران قضاوت کنیم وقتی هنوز جای آنها نبودهایم؟
این نوشته از فصل ششام کتاب Dreams from My Father اثر باراک اوباما بود.
دزدي اطلاعات از طريق پريز برق ممکن است!
به گفته پژوهشگران در امر امنيت اطلاعات، از پريز برق مي توان براي شنود آنچه مردم بر روي صفحه کليد رايانه تايپ مي کنند، استفاده کرد.
پژوهشگران موسسه Inverse Path دريافتهاند که فقدان لايه هاي حفاظتي کافي جهت جلوگيري از انتشار اعوجاج در کابل برخي صفحه کليدها، باعث مي شود که در هنگام تايپ هر حرف، اطلاعاتي حساس از طريق اين سيم نشت کند.
اين پژوهشگران با تحليل اطلاعاتي که از طريق پريز برق به دست آمد، توانستند دريابند که فرد مورد شنود قرار گرفته، چه چيزي بر روي صفحه کليد کامپيوتر خود تايپ مي کند.
در اين پژوهش مشخص شد اطلاعات منتقل شده از طريق سيم صفحه کليد، از 15 متري نقطه اتصال رايانه به يک پريز برق و حتي از نقاطي مانند لوله هاي آب نيز قابل شنود است.
آندريا باريساني و دانيل بيانکو، از پژوهشگران موسسه Inverse Path در يک مقاله علمي به تشريح يافته هاي خود پرداختند و نوشتند: «هدف ما اين است که نشان دهيم اطلاعات را از غيرمنتظره ترين راه ها مي توان شنود کرد.»
پژوهشگران تحقيق خود را بر روي سيم هايي متمرکز کردند که صفحات کليد PS/2 را به رايانههاي روميزي متصل مي کند.
اين دو نفر گفتند شش سيم داخل يک کابل PS/2 معمولا نزديک به يکديگرند و حفاظ اعوجاجي مناسبي ندارند.« اين مساله باعث مي شود اطلاعاتي که از طريق سيم داده (data) به شکل تغيير ولتاژ در حال انتقال است به سيم زمين (earth) در همان کابل القاء شود.
سيم زمين نهايتا از طريق منبع تغذيه رايانه به پريز برق و از آنجا هم به کل مدارهايي که برق اتاق را تامين ميکنند متصل مي شود.
آنچه شرايط را براي اين القاي ناخواسته اطلاعات فراهم مي کند سرعت پايين انتقال اطلاعات صفحه کليد است که سرعت آن به مراتب کمتر از سرعت عملکرد ديگر قطعات در رايانه است.»
در اين مقاله آمده: «موج مربعي سيگنال PS/2 با کيفيت خوب [به سيم زمين] منتقل مي شود و مي توان آن را به اطلاعات اصلي صفحه کليد تبديل کرد.»
پژوهش اين افراد نشان داد حتي اگر محلي که تلاش براي دزدي اطلاعات از آن صورت مي گيرد تا 15 متر از پريز برق فاصله داشته باشد، اطلاعات بدون مشکل منتقل مي شود و نتيجتا چنين روش شنود اطلاعات در اتاق هتل ها يا دفاتر کار نيز قابل استفاده است.
اين دو پژوهشگر اعلام کرده اند که تحقيقات آنها در اين زمانه کماکان ادامه دارد و قرار است نحوه انجام چنين حمله اي در کنفرانس مسائل امنيتي Black Hat که از روز 25 تا 30 ژوئيه در لاس وگاس برگزار مي شود، به نماش گذاشته شود.
منبع : ايسنا
اگه میخواهید براتون این مطلب جالب باشه باید این اعداد را از بالا به پایین به ترتیب با هم جمع کنید و
1000 اگر به ترتیب و بی درنگ محاسبه کرده باشید |