تازه رسیده بودم به قرارگاه و می خواستم حاج احمد را ببینم. همین طور که داشتم می رفتم، صحنه ی عجیبی دیدم. در آن هوای گرم و در آن موقع از ظهر که تمام نیروها از شدت گرما داخل سنگر و یا خواب بودند، حاج احمد کنار تانکر آب نشسته بود و با عشق، ظرف های نهار بچه های قرارگاه را می شست.
گفتم شاید حاج احمد نباشد، اما وقتی جلوتر رفتم، دیدم خود اوست. آدمی مثل حاج احمد با آن همه برو و بیا، تیپ 27 حضرت رسول (ص) و مسئول قرارگاه تاکتیکی، بیاید و کنار تانکر آب، بشقاب های نیروهایش را بشوید؟!
فوری دوربینم را آماده کردم و خیلی سریع، قبل از اینکه متوجه شود، از او در آن حالت یک عکس گرفتم.

می خواهم با تو باشم / مجموعه یاران ناب – 4 /حاج احمد متوسلیان