30 دی 1392/ آغاز اجرای بندهای توافق نامه/ آغاز رقیق سازی اورانیومی که خیلی ها! مدتها! برای غنی و خال
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
این عکسو به خاطر بسپارید
متاسفانه فکر میکنم بعدا لازممون میشه
30 دی 1392 !!!
البته به شدت امیدوارم که این مسئله نتیجه بده چون به هرحال سرمایه ملی ماست که در موردش چنین تصمیمی گرفته شده و ما با تیم مذاکره کننده و دولت آقای روحانی توی یک تیم هستیم اگرچه به شدت منتقدیم

میگم شاید اگر این شهدای هسته ای و شاید خیلی شهدای زمان جنگ، امروز زنده بودن مشمول عنایت رئیس جمهور توی به کار بردن کلمه "افراطی ها" میشدن!!
چرا این حرفو میزنم؟
این خاطره رو بخونید:
"
خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند:
يادم مي آيد يک روز که در بيمارستان بوديم، حمله شديدی صورت گرفته بود. به طوري که از بيمارستان هاي صحرايي هم مجروحين زيادي را به بيمارستان ما منتقل مي کردند. اوضاع مجروحين به شدت وخيم بود. در بين همه آنها، وضع يکيشان خيلي بدتر از بقيه بود. رگ هايش پاره پاره شده بود و با اين که سعي کرده بودند زخم هايش را ببندند، ولي خونريزي شديدي داشت. مجروحين را يکي يکي به اتاق عمل مي برديم و منتظر مي مانديم تا عمل تمام شود و بعدي را داخل ببريم.
وقتي که دکتر اتاق عمل اين مجروح را ديد، به من گفت که بياورمش داخل اتاق عمل و براي جراحي آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بياورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.
همان موقع که داشتم از کنار او رد مي شدم تا بروم توي اتاق و چادرم را دربياورم، مجروح که چند دقيقه ای بود به هوش آمده بود به سختي گوشه چادرم را گرفت و بريده بريده و سخت گفت: من دارم مي روم که تو چادرت را در نياوری. ما براي اين چادر داريم مي رويم... چادرم در مشتش بود که شهيد شد.
از آن به بعد در بدترين و سخت ترين شرايط هم چادرم را کنار نگذاشتم
"
حالا به نظر شما جدیدا به امثال این افراد توی جامعه ما چی میگن؟؟
....
کلا دقت کردین جدیدا کلمات توی جاهای متفاوت استفاده میشن؟
مثلا همونطور که اسم جوراب شلواری میشه ساپورت و بعد خانوما با خودشون میگن اون جوراب شلواری بود که تو جمع زنونه میپوشیدیم این ساپورته با اون متفاوته و ایراد نداره بیرون بپوشیم لابد
اسم روش مصالحه آمیز با دشمن میشه اعتدال و اعتدال که خیلی خوبه! کیه که منکر خوبی اعتدال بشه هرکی بگه بده اون ایراد داره پس مصالحه با دشمنم خوبه
یا مثلا اسم اونایی که بیشتر پای اعتقادات می ایستن میشه افراطی و افراطی که کلا بده! پس اگه زیادی پای اعتقادات دینی بایستی و مقاومت کنی میشی افراطی و خریدار نداره حرفت! بعد تو توی هرحرفت شک میکنی! حتی توی رفتن به راه درست شک میکنی!
بــــــــــــــــــــــــــــــــازی دارن میکنن باهامونو خوابیم
یه بازی زشت!
یه بـــــــــــــازی زشـــــــــــت
البته!
تاریخ البته از این چیزا زیاد به خودش دیده
این زمین یه روزگاری رو دیده که "مثلا شیعیان" اون روزگار، در حال نماز سجاده از زیر پای امام حسن کشیده بودن و بهشون گفته بودن "یا مذل المومنین"! به امام معصوم گفته بودن ای خوار کننده مومنان!
روزگاری رو دیده که شخصیتی مثل عمر راجع به پیامبر(ص) گفته این مرد داره فوت میکنه هزیون میگه! حالا لابد اون لحظه با خودش فکر نکرده بوده شخصیتی که در زمان حیات معراج داشتن چطور میشه وقتی دارن مرحله ای خیلی سطحی تر از معراج رو پشت سر میذارن تحت تاثیر اون شرایط قرار بگیرن و هزیون بگن!
و...
تا دلمون بخواد
و تو شک میکنی!
مثل من
شک میکنی که واقعا درست چیه؟!
شک میکنی که وقتی یه عده نماینده جمع شدن و میخوان به یه وزیر رای اعتماد بدن بعد آقایون نماینده ها تو روی کاندیدای وزارت میگن تو این کارارو کردی بعد آقای کاندیدا تو روی اون نماینده ها میگه من این کارا رو نکردم و اصلا این مسائل اینطور که شما میگین نبوده بلکه اینطور بوده
و تو با خودت میگی هر دو طرف حرفشون به ظاهر درسته
ولی در باطن بالاخره یکی داره یه چیزی میگه که تو که نفر سوم هستی رو به نفع خودش گول بزنه
و تو نمیفهمی اون یک نفر کدوم یکی از اینهاست
و هر دوشونم سِوِر پای درستی حرفشون هستن
و تو میدونی که هر دو دارن درست میگن و لی هرکدوم دارن حقیقت رو از زاویه ای که دوست دارن تعریف میکنن
ولی تو میخوای نقص واقعی رو بفهمی و نمیتونی
بعد تو شک میکنی
حتی به چشمهاتم شک میکنی
اونوقته که از ته دل میگی خدایا امام زمانم
خدایا امام زمانم رو برسون
و باخودت فکر میکنی اگه امام زمان بیان کدوم یکی از این دو طرف با نگاه ایشون شرمنده میشن و سرشونو میندازن پایین
بعد با خودت میگی هیچکدومشون!
چون بازم تاریخ از این وقیح هایی که جلوی قاضی ملق بازی کنن زیاد دیده!
و تو فقط دلت خوشه به
حکــومت جــهانی مـهدی(عج)